یکی از مباحث مهم در کارهای ذهنی ، ارتباط با دیگرانه. بنابراین ما باید اول از همه بدونیم قوانین مهم در ارتباطات ما با دیگران چیه و چی رو باید رعایت کنیم؟ متن زیر یکی از مباحث فوق العاده ای هست که من تو این چندسال باهاش آشنا شده ام و فقط میتونم بهتون بگم که طوفان میکنه ..
_ آدم ها از نظر ارتباطات چند دسته اند؟
1 _ کسانی که ارتباطاتشون در جنبه ی شنیداری قوی تره. ( آدم های سمعی)
2 _ کسانی که ارتباطاتشون در جنبه های دیداری قوی تره. (آدم های بصری)
3 _ کسانی که ارتباطاتشون در جنبه های احساسی و لامسه قوی تره. (آدم های لمسی )
4 _ کسانی که هر سه را با درجات مختلف دارند.( بیشتر ما جزو این دسته هستیم اما باید بدونیم ، خودمون و دیگران، در کدوم جنبه قویتر هستیم.)
ادامه مطلب ...بهار به سرعت خودش را به دریاچه کوهستانی رسانده بود. برفها فرصت آب شدن را هم از دست داده بودند و روی بخشهای جنوبی صخره سنگی غار، هنگام ظهر برف و یخهای ضخیم زمستانی در عرض چند ساعت بخار و به یکباره ناپدید میشدند. آن روز صبح به پیشنهاد یکی از اعضای گروه تصمیم گرفتیم صبحانه را در زیر پرتو گرم خورشید و در کنار اجاق مجاور ساحل دریاچه صرف کنیم. معجونی از گرمای خورشید و نسیم سرد دریاچه و حرارت اجاق، همراه با دمنوشهای داغ گیاهی خدامراد، صبحانه آن روز را بسیار دلپذیر کرده بود. طوری که زمان صبحانه بیشتر از همیشه طول کشید و به قول عضو شوخ گروه، هر کدام از ما دو برابر روزهای قبل صبحانه خوردیم.
بعد از صبحانه از کتری بزرگ روی آتش اجاق برای خود چای و دمنوش گیاهی ریختند، خانم معلم زبان از خدامراد سوالی پرسید که همه فهمیدیم جواب این سوال باید درس امروز ما باشد.
خانم معلم پرسید: "آیا در یادگیری به روش ذهنآگاهی مدرک و فارغالتحصیلی معنایی دارد؟ و چگونه میتوان یادگیری دو نفر را در این روش با هم مقایسه کرد؟"
پسر شوخطبع گروه بلافاصله گفت: "بچهها بوی امتحان میآید؟" و با این جمله همه به خنده افتادیم.
خدامراد چند دقیقهای سکوت کرد و اجازه داد تا موج شوخطبعی فروکش کند و سپس سوال معلم زبان را به شکل دیگری مطرح کرد و گفت: "این دوست ما میپرسد خروجی و نتیجه فرآیند یادگیری به روش ذهنآگاهی چیست؟
وقتی داخل اتوبوس نشستهایم و فرد پیر و سالخورده یا زنی باردار یا مادری با بچه از پلهها بالا میآید، نباید آنقدر روی صندلی نشستن سماجت کنیم که صدای دوروبریها درآید که خدا را خوش نمیآید! بلند شو و جایت را به او بده! وقتی در سالنی مشغول تماشای نمایشی هستیم و فرد داخل سن جمله زیبایی بر زبان میآورد و یا هنری جذاب به نمایش میگذارد، نباید دست روی دست بگذاریم و مثل آدم برفی بیحرکت بمانیم تا اینکه کسی با صدای بلند سرمان داد بکشد که: "لطفا تشویقش کنید!" و ما بعد از این علامت تازه بفهمیم که نوبت ماست کاری انجام دهیم! وقتی میبینیم کسی مثل "اصغر فرهادی" با فیلمی جذاب و واقعگرایانه، صمیمیت و محبت جاری در بخشی از جامعه ایرانی را به کل جهان نشان میدهد و بابت نگاه زیبایش به زندگی، جایزههای بزرگ میگیرد و نامزد جایزه اسکار میشود، نباید آنقدر در درست و نادرست بودن کار او تردید کنیم و آنقدر این دست و آن دست کنیم و منتظر بمانیم تا مگر علامت تشویقی از راه برسد و تازه یادمان بیفتد که چه کار بزرگ و زیبایی انجام شده است. باید یاد بگیریم خودمان باشیم. باید بیاموزیم زیبایی واقعی را بدون نیاز به علامتهای بیرونی خودمان تشخیص دهیم و واکنشهای طبیعی خودمان را بر اساس عقل و احساس واقعی خودمان مدیریت کنیم. باید اگر لازم است هزاران بار، رفتارهای کلیشهای خودمان را مورد بازنگری قرار دهیم و سعی کنیم به جای عروسک خیمهشببازی دیگران بودن، احساسات پاک درون خودمان را بیآنکه نیازمند علامتی باشیم، بلافاصله در نگاه و صورت و رفتارمان نشان دهیم.
اینکه در درونمان شور و هیجان موج بزند و ما آن را بروز ندهیم و به زور سعی کنیم عضلات صورتمان بیحال و بیحرکت نگه داشته شود، این اصلا هنر نیست. یک بیماری روانی است. اوج دورویی و ریاکاری است. هنر واقعی این است که وقتی میخندیم از ته دل بخندیم و وقتی کسی را تشویق میکنیم با تمام وجود برایش دست بزنیم. هنر حقیقی این است که در هر لحظه زندگی خودمان باشیم.
"اصغر فرهادی" وقتی "جدایی نادر از سیمین" را کارگردانی کرد، خودش بود. او خودش را در تکتک صحنههایی که ساخت پیدا کرد و هر جا که خودش را ندید، آن صحنه را عوض کرد. برای همین وقتی به او اولین جایزه را دادند عادی بود و تعجب نکرد. خوشحالیاش را هم پنهان نکرد. او میدانست بهترین فیلم خودش را ساخته است. برای دانستن این حقیقت نیازمند تایید کسی نبود و اصلا جویای نظر کسی هم نشد. او نیازی به تایید دیگران نداشت. حتی اگر جایزه هم نمیگرفت از کار خودش راضی بود.
"اصغر فرهادی" وقتی جایزه بهترین فیلم خارجی "گلدن گلوب" را گرفت در جمع هنرپیشههای معروف صنعت سینما با زبان ساده و بیتکلف همیشگی خودش گفت که نجابت و صداقت مرد مسلمان ایرانی در آن موج میزد، جایزهاش را به مردم وطنش تقدیم کرد و مردم ایران را از جنس همان آدمهای درون فیلمش معرفی کرد. دلسوز و مهربان و صلحجو و طالب دوستی و عشق و محبت! او وقتی این حرفها را میزد دروغ نمیگفت. از عمق وجودش همان چیزی را که به آن معتقد بود بر زبان راند. برای همین همه آدمهایی که آنجا بودند و همینطور میلیونها نفری که از طریق شبکههای ارتباطی صدا و تصویر او را دیدند، حرف او را باور کردند و به احترام او و مردم ایران، او را تشویق کردند.
اگر یاد بگیریم خودمان باشیم، و احساسات عمیق باطنی خودمان را واقعا در کارهایمان ظاهر سازیم. اگر یاد بگیریم که علامتهای احساسی خودمان را به جای واکاوی و التماس از بیرون، در درون وجود خودمان پیدا کنیم، آنگاه میتوانیم در هر کاری که انجام میدهیم، شاهکارهایی بیافرینیم که همه مردمان روی زمین آن را بفهمند، درک کنند، پاداش دهند و تشویقمان کنند.
برای "اصغر فرهادی" مهم نیست که من و توی خواننده او را تشویق میکنیم یا نه! او پاداش صداقت و یکرنگی خودش را در جایزههای متعددی که گرفت، دریافت نکرده است. اما من و تو باید بعد از شنیدن هر جایزهای که او میگیرد، بدون اینکه نیاز به اجازه کسی داشته باشیم، از صمیم قلبمان بخندیم و شاد شویم. "اصغر فرهادی" یک هموطن و مسلمان ایرانی است که موفق شده است با ابزارهایی نه چندان گرانقیمت و با کمترین پشتیبانی مالی، شاهکاری بزرگ بیافریند و جایزههایی بزرگ را نصیب خود سازد. این یک اتفاق فوقالعاده است که برای اولین بار در تاریخ این کشور رخ داده است. چرا باید برای تشویق کردن و تعظیم به چنین انسان بزرگی منتظر دیگران بمانیم. اصلا به دیگران چه کار داریم؟!
کاری بزرگ انجام شده است. کاری که برای ما و مردم این مرز و بوم افتخار آفریده است. برای این کار بزرگ "فرهادی" را تشویق میکنیم. او به تشویق ما نیازی ندارد. اما ما باید برای موفقیت او هورا بکشیم. فقط برای اینکه یاد بگیریم همیشه خودمان باشیم و هرگز برای انجام کار درست منتظر علامت نباشیم!
واژه اراده به معنى خواست و خواستن، مفهومى است که کاربرد بسیارى در زندگى انسانها دارد. اراده در ما سبب جرأت، متانت و محور تمام موفقیتها و شکستهاست ،زیرا اراده هم داراى جنبه مثبت یا حقیقى و هم جنبه منفى یا کاذب است. صفاتى مانند عظمت، شهامت، شجاعت و مانند اینها زاییده اراده قوى و مثبت است . راه رهایى از هر گرفتارى با تقویت اراده میسر است.
براى این کار لازم است تابلویى از تغییراتى را که مایلیم در وجودمان تولید شود و نتایجى که از آن تغییرات بدست مى آید پیش روى خود قرار دهیم. تا از این راه خود را براى پرورش اراده آماده سازیم. تابلوى زیر مى تواند در رسیدن به ایده آل ها و اهداف ارادى خاص شما به عنوان الگو قرار گیرد، با بررسى و تکرار هر یک از بندهاى این تابلو، معانى آن را به ذهن بسپارید:
من خواهان آرامشى دائمى و اطمینان خاطرى کامل و اعتمادى راسخ در خود هستم. من مایلم در هر شرایطى آرامش و خونسردى خود را حفظ کنم. من مى خواهم در تمام مراحل زندگى، ارادهاى مثبت و قوى داشته باشم. من خواهان شکوفایى استعدادهاى درونى و پیشرفت روزافزون خود هستم. من مى خواهم عوامل و تحریکاتى را که مخالف اهداف عالى من است و تعادل مرا بهم مى زند، از بیخ و بن برکنم من باارادهاى قوى کارها را آغاز مىکنم و یقین دارم که در به انجام رساندن هر کار خداوند یاور من است هرکس مى تواند مطلوب ویژه خودش را نیز به خود تلقین کند.
مثلا کسى که خواهان بهبودى بیمارى جسمى خود باشد مى تواند این عبارت را سرلوحه آرمانهاى خود قرار دهد که:
ادامه مطلب ...برای مطالعه قسمت اول اینجا و مطالعه قسمت دوم را اینجا کلیک کنید
- - - - -
قسمت سوم : (آخرین قسمت)
نمودار کاهش تعداد مالکین رسانهها در آمریکا
همانگونه که در تصویر بالا مشاهده میشود، تعداد شرکتهایی که بخش اعظم رسانههای آمریکا را در اختیار دارند طی بیست سال از 50 شرکت به 5 شرکت تقلیل یافته است. در زیر به معرفی 5 شرکت بزرگ جهان و نیز داراییهای انها پرداخته میشود.
شرکت AOL – به آرم این شرکت که به صورت نمادین حاوی هرم و چشم جهانبین است توجه کنید
"لیست داراییهای تحت کنترل شرکت "آاُاِل تایم وارنر" (AOL Time Warner) متشکل از ده صفحه تایپی است که در آن نام 292 شرکت و شعبه فرعی مجزا به چشم میخورد. از این تعداد، 22 شرکت به صورت مشترک با دیگر شرکتهای بزرگ که به میزان متفاوتی در فعالیتهای رسانهای درگیر هستند، اداره میشود. این شرکا عبارتند از "تریکام" (3Com)، "ایبای" (Ebay)، "هولت-پاکارد" (Hewlett-Packard - HP)، "سیتیگروپ" (Citigroup)، "تیکتمستر" (Ticketmaster)، "آمریکناکسپرس" (American Express)، "هوماستور" (Homestore)، "سونی" (Sony)، "ویوا" (Viva)، "برتلزمان" (Bertelsmann)، "پولیگرام" (Polygram) و "آمازون" (Amazon.com). برخی از شرکتهای آشنایی که کاملا تحت کنترل تایم وارنر قرار دارند عبارتند از "باشگاه کتاب ماه" ()؛ انتشارات لیتل (Little) و بروان (Brown)؛ "اچبیاُ" (HBO) و شش کانال وابسته به آن؛ "سیانان" (CNN)؛ شش کانال تخصصی به زبان خارجی؛ "رودرانر" (Road Runner)؛ "استدیوهای برادران وارنر" (Warner Brothers Studios)؛ "ویثواچرز" (Weight Watchers)؛ "پاپیولار ساینس" (Popular Science)؛ و پنجاه و دو مارک ضبط موسیقی گوناگون."
- بن باگدیکان (Ben Bagdikan)، انحصار رسانه جدید
شرکت تایموارنر مالک داراییهای زیر است:
· 64 مجله شامل: "تایم" (Time)، "لایف" (Time)، "پیپل" (People)، "مدمگازین" (MAD Magazine) و "دیسیکومیکس" (DC Comics).
· "وارنر براس" (Warner Bros)، "نیولاین" (New Line) و "فانلاینفیچیرز" (Fine Line Features) در سینما.
· بیش از 40 مارک موسیقیایی شامل "وارنربراس"، "آتلانتیک" (Atlantic) و "الکترا" (Elektra)
· بسیاری شبکه تلویزیونی به مانند "دبیلیوبینتوورکز" (WB Networks)، "اچبیاُ" (HBO)، "سینماکس" (Cinemax)، "تیانتی" (TNT)، "کارتوننتوورک" (Cartoon Network) و "سیانان" (CNN)
· افرادی چون "مدونا" (Madonna)، "شان پل" (Sean Paul)، "وایتاستریپز" (White Stripes)
ادامه مطلب ...