سلام و عرض ادب خدمت تمام دوستانی که این مطلب رو میخونن و به وبلاگم همیشه سر میزنند.
اخیرا کامنت ها و ایمیل هایی به دستم میرسه که دوستان از کم پیدا بودن من شاکی هستند و حق هم دارند انصافاً ..
بخاطر همین موضوع دوست دارم که دلایلش رو اینجا بنویسم تا خدایی نکرده به حساب بی معرفتی بنده نزارن :
- ضمن عذر خواهی همه جانبه از دوستان ، میخوام این نکته رو بگم که من معتقدم که همیشه حرف نزدن و عکس العمل نشان ندادن خیلی بهتر از این هست که آدم یه حرف اشتباه بزنه و یا یه عکس العمل اشتباه نشون بده و بعدش پشیموون باشه ، توی وب نویسی و فضای اینترنت هم همینجور هست و به نظرم وقتی کسی حرفی برای گفتن و یا نوشتن نداره نباید سعی کنه به زور یه چیزی بنویسه و یا چیزی بگه و این یکی از دلایلی هست که من اخیرا کم مطلب میزارم و یا کم توی وبلاگ دوستان نظر میزارم و واقعا دوست دارم باور کنید که من شخصا دوست دارم همیشه مطالب جدید بزارم و برم توی وبلاگ های دیگه کامنت بزارم چون خودم بر این باورم که اضحار وجود کردن توی فضای سایبر خیلی خوب هست و کوچک ترین و شاید هم بزرگترین مزیتش انرژی مثبت دادن به نویسنده هست که من از همینجا از تمام دوستانی که این مدت همیشه به من لطف داشتند و من نتونستم جبران کنم براشون تشکر و معذرت خواهی میکنم
و یک دلیل دیگه هم وجود داره که من اسمش رو اینجا میزارم به عنوان " مـــادر کمبودها و همچنین بهترین بهانه " چون از طرفی همیشه کمبود وقت و مشغله زندگی شخصی یک بهانه خوب هست و از طرفی هم همیشه جزئی از واقعیت زندگی هست که نمیشه انکار کرد ، به همین دلیل ، این روزها خیلی درگیر هستم چون از طرفی همراه تحصیل ،کار هم میکنم و متاسفانه و یا خوشبختانه یکی از اهداف تحصیل من این هست که زود درسم رو تموم کنم و این خودش باعث میشه وقت زیادی رو صرف دانشگاه کنم و از طرفی هم کار دلیلی هست که باعث میشه وقتهایی که خونه هستم ، سعی کنم استراحت کنم و یا به کارهای دیگه شخصیم برسم ..
ولــــــــی ، چشم سعی میکنم بهتر از قبل باشم و باز هم صمیمانه عذر خواهی میکنم از همه !
- همونطور که قبلا گفتم ، تصمیم جدی برای راه اندازی یه وب سایت قوی دارم که انشاا.. اگه خدا بخواد تا آخر شهریور کارش رو آغاز میکنه و اونجا به کمک همتون نیاز دارم
و در پایان هم آدرس دوستانی که تو این مدت لطف داشتند و هر از چندگاهی با کامنت هاشون به من انرژی دادند و خواهند داد انشاا.. رو میزارم و از همینجا تشکر میکنم ازشون و انشاا.. که همه شون همیشه زیر سایه امام زمان (عج) سرفراز و پایدار باشند و براشون تو این ماه آرزوی توفیق دارم
سلام به همه همراهان ، اول امیدوارم که من رو فراموش نکرده باشین و دوم اینکه شرمنده ام که نمیتونم تند تند مطلب جدید بذارم براتون یا اینکه تند تند کامنت هاتون رو اضافه کنم - ولی در حال راه اندازی یه وبسایت هستم که اونجا میتونید همیشه مطالب جدید پیدا کنید و از همه مهم تر انشاا.. وبسایتم دو زبانه هست و از دوستای خارجی هم برای مطلب گذاشتن استفاده میکنم که دیگه همه جوره از شرمندگیتون در بیام
عید نیمه شعبان رو هم از پیش تبریک میگم بهتون و امیدوارم هممون سعادت داشته باشیم تا تو اون روز حداقل حداقل یه صدقه برای سلامتی امام زمان عج بدیم (قول دادینا ! )
یا علی (ع)
رازهای مذاکرات قدرتمند :
وقتی کتاب "رازهای مذاکرات قدرتمند" را میخوانید، خود را در حال تکان دادن سر، و گفتن این جمله مییابید: "آن افراد هفته پیش، در مقابل من از این ترفند استفاده کردند." و سپس خواهید گفت "هرگز اجازه نمیدهم دوباره چنین چیزی تکرار شود!" این کتاب نادر است و رازهای آن تاکتیکهای مفیدی را در اختیار شما قرار میدهد که میتوانید در زندگی و کار استفاده کنید.
در حقیقت، دانشی که از این کتاب کسب میکنید در کارهای روزانه مثل خرید اتومبیل یا پرداخت شهریه فرزندتان به شما کمک میکند، همانطور که وقتی بقای کسب و کارتان در خطر قرار میگیرد، قابل استفاده خواهد بود. در حالی که بعضی از این روشها میتوانند بسیار معمولی و روزمره تلقی شوند، بسیاری از آنها ذاتا درخشان هستند، مثل نشان دادن ترس و عقبنشینی هنگامی که پیشنهاد طرف مقابل را برای اولین بار میشنوید.بهار به سرعت خودش را به دریاچه کوهستانی رسانده بود. برفها فرصت آب شدن را هم از دست داده بودند و روی بخشهای جنوبی صخره سنگی غار، هنگام ظهر برف و یخهای ضخیم زمستانی در عرض چند ساعت بخار و به یکباره ناپدید میشدند. آن روز صبح به پیشنهاد یکی از اعضای گروه تصمیم گرفتیم صبحانه را در زیر پرتو گرم خورشید و در کنار اجاق مجاور ساحل دریاچه صرف کنیم. معجونی از گرمای خورشید و نسیم سرد دریاچه و حرارت اجاق، همراه با دمنوشهای داغ گیاهی خدامراد، صبحانه آن روز را بسیار دلپذیر کرده بود. طوری که زمان صبحانه بیشتر از همیشه طول کشید و به قول عضو شوخ گروه، هر کدام از ما دو برابر روزهای قبل صبحانه خوردیم.
بعد از صبحانه از کتری بزرگ روی آتش اجاق برای خود چای و دمنوش گیاهی ریختند، خانم معلم زبان از خدامراد سوالی پرسید که همه فهمیدیم جواب این سوال باید درس امروز ما باشد.
خانم معلم پرسید: "آیا در یادگیری به روش ذهنآگاهی مدرک و فارغالتحصیلی معنایی دارد؟ و چگونه میتوان یادگیری دو نفر را در این روش با هم مقایسه کرد؟"
پسر شوخطبع گروه بلافاصله گفت: "بچهها بوی امتحان میآید؟" و با این جمله همه به خنده افتادیم.
خدامراد چند دقیقهای سکوت کرد و اجازه داد تا موج شوخطبعی فروکش کند و سپس سوال معلم زبان را به شکل دیگری مطرح کرد و گفت: "این دوست ما میپرسد خروجی و نتیجه فرآیند یادگیری به روش ذهنآگاهی چیست؟
من شخصا خیلی به ایشون علاقه دارم و مخصوصا سخنرانی هاشون رو ! بهتون پیشنهاد میکنم اگه زبان بلدین هرجور شده چندتا از سخنرانی هاشون رو ببینید .. واقعا فوق العادست ..
وب سایت :www.drwaynedyer.com
وین والتر دایر (Wayne Walter Dyer) در ۱۰ مه، ۱۹۴۰ در شهر دترویت از توابع ایالت میشیگان، ایالات متحده به دنیا آمد. او یک نویسنده و سخنران است. کتاب قلمرو اشتباهات شما (با عنوان "چگونه شخصیت سالمتر بیابیم؟" در ترجمه فارسی) در سال ۱۹۷۶ در حدود ۳۰ میلیون نسخه فروخت و جز یکی از بالاترین فروش کتابها در تاریخ شد. دایر در سال ۱۹۸۷ به عنوان بهترین سخنران ایالات متحده شناخته شد.[۱]
دایر از ملوین لیله (فوت شده) و هنزل ایرنه دایر متولد شد. او بیشتر دوران نوجوانی خود را در پرورشگاه از دست داد و در دوران دبیرستان در دترویت به مشاوره میپرداخت او در دانشگاه سنت جان به عنوان محقق در حال کار است.
در ابتدا کار در فرهنگستان را دنبال کرد و در همین زمان مطالب خود را در روزنامه به چاپ میرساند و به صورت آزمایشی به درمانهای خصوصی میپرداخت. اما سخنرانی او در دانشگاه سنت جان که در مورد شیوه متمرکز شدن افکار منفی و گفتگوی تحریک آمیز بود دانشجویان را ترغیب به ثبت نام در کلاسهای خصوصی اش کرد. آژانس ادبی به دایر پیشنهاد کرد که وین ایدههای خود را به صورت یک کتاب جمع آوری کند و نتیجه آن کتاب "قلمرو اشتباهات شما" بود. اگر چه نخستین کتابهایی که به فروش رفت بسیار اندک بود. دایر شغل تدریس خود را رها کرد و به کار تبلیغات در ایالات متحده مشغول شد و با سر سختی یک فروشگاه کتاب در زمینه مصاحبههای تصویری پیدا کرد، بالاخره تلویزیون ملی اجازه داد که دایر همراه با فیل دوناهو و مرو گریفین در گفتگوی شب حضور پیدا کند.
دایر، همچنان برای ساخت یک سری از نوار کنفرانسهای خود و همچنین تدوین کتاب جدیدش تلاش میکرد. شنوندگان نوارهای دایر همانند مخاطبان دیل کارنجی یا استیفن کاوی نبودند که تنها به حوزه تجارت ختم شوند. بنابر این پیام او درباره لحظه تفکر نو بسیار طنین انداز شد. او اغلب حکایاتی را از زندگی خانوادگی خود بازگو میکرد و در قالب این حکایات کارآزمودگی کنونی خود را نتیجه گیری میکرد. کتاب مرد خودساخته کتابی بود که به قسمتی از جذبههای خودش اشاره داشت. دایر به مخاطبانش توصیه میکند که واقع بین باشند چون ندای اعتماد به خود، همانند یک راهنمای مذهبی انسان را کارآزموده میکند و همچنین به خوانندگانش پیشنهاد میکند که پیرو عیسی مسیح باشند .